معنی فارسی moonlikeness

B1

کیفیت یا حالت شبیه به ماه.

The quality or state of being like the moon.

example
معنی(example):

ماه‌مانند بودن لبخند او باعث می‌شد همه احساس راحتی کنند.

مثال:

The moonlikeness of his smile made everyone feel calm.

معنی(example):

او از ماه‌مانندی آسمان شامگاهی تحسین کرد.

مثال:

She admired the moonlikeness of the evening sky.

معنی فارسی کلمه moonlikeness

: معنی moonlikeness به فارسی

کیفیت یا حالت شبیه به ماه.