معنی فارسی moonway

B1

راهی که ماه در شب ایجاد می‌کند، نوری نرم که به زمین می‌تابد و مسیر را روشن می‌کند.

A path illuminated by the light of the moon, often used to describe a serene or mystical pathway.

example
معنی(example):

راه ماه مسیر را در جنگل روشن کرد.

مثال:

The moonway lit up the path through the forest.

معنی(example):

ما از راه ماه پیروی کردیم تا به خانه برگردیم.

مثال:

We followed the moonway to find our way home.

معنی فارسی کلمه moonway

: معنی moonway به فارسی

راهی که ماه در شب ایجاد می‌کند، نوری نرم که به زمین می‌تابد و مسیر را روشن می‌کند.