معنی فارسی morningly

B1

به معنای مرتبط با صبح یا انجام کارها در صبح است، معمولاً به حالت یا فعالیت‌های خاص در صبح نسبت داده می‌شود.

Of or relating to the morning; typically refers to actions or behaviors associated with the early part of the day.

example
معنی(example):

او با لبخندی درخشان به او صبح بخیر گفت.

مثال:

She greeted him morningly, with a bright smile.

معنی(example):

او از عادت‌های صبحگاهی خود مانند نوشیدن قهوه و مطالعه لذت می‌برد.

مثال:

He enjoyed his morningly routine of drinking coffee and reading.

معنی فارسی کلمه morningly

: معنی morningly به فارسی

به معنای مرتبط با صبح یا انجام کارها در صبح است، معمولاً به حالت یا فعالیت‌های خاص در صبح نسبت داده می‌شود.