معنی فارسی moronisms
B1اشکالات یا رفتارهایی احمقانه که مکرراً در موقعیتهای مختلف مشاهده میشود.
Instances or expressions of foolishness; acts that display a lack of judgment.
- NOUN
example
معنی(example):
مقاله به چندین احمقگری که در بحثهای آنلاین رایج است اشاره کرد.
مثال:
The article pointed out several moronisms that are common in online discussions.
معنی(example):
احمقگریها میتوانند به راحتی منجر به سوء تفاهمها بین مردم شوند.
مثال:
Moronisms can often lead to misunderstandings among people.
معنی فارسی کلمه moronisms
:
اشکالات یا رفتارهایی احمقانه که مکرراً در موقعیتهای مختلف مشاهده میشود.