معنی فارسی motivity

B1

انگیزه یا نیرویی که فرد را برای انجام فعالیتی به حرکت در می‌آورد.

The quality or state of being motivated; the drive to act.

example
معنی(example):

انگیزه برای دستیابی به موفقیت اهمیت دارد.

مثال:

Motivity is important for achieving success.

معنی(example):

انگیزه دانش‌آموزان در طول آماده‌سازی برای امتحان مشهود بود.

مثال:

The motivity of the students was evident during the exam preparation.

معنی فارسی کلمه motivity

: معنی motivity به فارسی

انگیزه یا نیرویی که فرد را برای انجام فعالیتی به حرکت در می‌آورد.