معنی فارسی mouselike

B1

شبیه موش، به موجودی یا چیزی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های ظاهری مشابه موش‌ها دارد.

Having characteristics resembling a mouse.

example
معنی(example):

این موجود از نظر ظاهر شبیه موش بود.

مثال:

The creature was mouselike in appearance.

معنی(example):

او ویژگی‌های شبیه موش داشت که او را بسیار دوست‌داشتنی کرده بود.

مثال:

She had mouselike features that made her very cute.

معنی فارسی کلمه mouselike

: معنی mouselike به فارسی

شبیه موش، به موجودی یا چیزی اطلاق می‌شود که ویژگی‌های ظاهری مشابه موش‌ها دارد.