معنی فارسی muckhill
B1تپۀ از گل یا خاک که معمولاً در کنار زمینهای کشاورزی دیده میشود.
A hill or mound formed of muck or soft earth, typically found in agricultural areas.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها muckhill را نزدیک مزرعه پیدا کردند.
مثال:
They found the muckhill near the farm.
معنی(example):
muckhill مکان خوبی برای کندن بود.
مثال:
The muckhill was a good place for digging.
معنی فارسی کلمه muckhill
:
تپۀ از گل یا خاک که معمولاً در کنار زمینهای کشاورزی دیده میشود.