معنی فارسی muling
B1muling به عمل یا فرایند اقداماتی که به نوعی به زنان مرتبط میشود، اشاره دارد.
The act of exhibiting or demonstrating qualities associated with women.
- VERB
example
معنی(example):
muling میتواند به عنوان ابراز قدرت زنانه دیده شود.
مثال:
Muling can be seen as an expression of female strength.
معنی(example):
در داستانهای او، muling معمولاً نماد تابآوری است.
مثال:
In her stories, muling often symbolizes resilience.
معنی فارسی کلمه muling
:
muling به عمل یا فرایند اقداماتی که به نوعی به زنان مرتبط میشود، اشاره دارد.