معنی فارسی multi-tasks
B1یک یا چند وظیفه یا کار که به طور همزمان باید انجام شوند.
Multiple tasks that need to be completed simultaneously.
- NOUN
example
معنی(example):
او در مدیریت چند کار خود در طول روز ممتاز است.
مثال:
She excels at managing her multi-tasks throughout the day.
معنی(example):
اگر چند کار به خوبی سازماندهی نشود، ممکن است گاهی طاقتفرسا باشد.
مثال:
Multi-tasks can sometimes be overwhelming if not organized well.
معنی فارسی کلمه multi-tasks
:
یک یا چند وظیفه یا کار که به طور همزمان باید انجام شوند.