معنی فارسی multipointed
B1شکلی که دارای نقاط متعدد است، بهویژه در طراحی یا هنر.
Having multiple points or angles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طرح ستاره چندنقطهای هم جذاب و هم پیچیده است.
مثال:
The multipointed star design is both attractive and intricate.
معنی(example):
در طراحی گرافیک، یک شکل چندنقطهای میتواند جذابیت بصری ایجاد کند.
مثال:
In graphic design, a multipointed shape can create visual interest.
معنی فارسی کلمه multipointed
:
شکلی که دارای نقاط متعدد است، بهویژه در طراحی یا هنر.