معنی فارسی murkly
B1کدر، توصیفی برای حالاتی که در آن وضوح کم و تاریکی وجود دارد.
An adjective describing something that is cloudy, gloomy, or not clear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط کدر باعث شد که ناوبری در رودخانه دشوار شود.
مثال:
The murkly conditions made it difficult to navigate the river.
معنی(example):
صبحی کدر بود که مه همه چیز را پوشاند.
مثال:
It was a murkly morning, with fog covering everything.
معنی فارسی کلمه murkly
:
کدر، توصیفی برای حالاتی که در آن وضوح کم و تاریکی وجود دارد.