معنی فارسی muselike

B1

شخصیتی یا ویژگی که به الهام یا خلاقیت مربوط می‌شود.

Having qualities or characteristics associated with a muse; inspiring.

example
معنی(example):

او حضوری موزیستی داشت که همه را الهام بخشید.

مثال:

She had a muselike presence that inspired everyone.

معنی(example):

خصوصیات موزیستی او را به هنرمندی بزرگ تبدیل کرد.

مثال:

His muselike qualities made him a great artist.

معنی فارسی کلمه muselike

: معنی muselike به فارسی

شخصیتی یا ویژگی که به الهام یا خلاقیت مربوط می‌شود.