معنی فارسی museographer
B2موزهنگار، شخصی که به طراحی و سازماندهی نمایشگاههای موزه میپردازد.
A professional who specializes in the design and arrangement of museum exhibitions.
- NOUN
example
معنی(example):
یک موزهنگار بر روی طراحی و چیدمان نمایشگاههای موزه کار میکند.
مثال:
A museographer works on the design and layout of museum exhibits.
معنی(example):
موزهنگار به خاطر رویکرد نوآورانهاش در نمایش آثار باستانی ستایش شد.
مثال:
The museographer was praised for their innovative approach to displaying artifacts.
معنی فارسی کلمه museographer
:
موزهنگار، شخصی که به طراحی و سازماندهی نمایشگاههای موزه میپردازد.