معنی فارسی mussable

B1

قابل خروشان، به چیزی اشاره دارد که می‌توان آن را به آسانی مورد بررسی یا تغییر قرار داد.

Able to be mussed; capable of being disarranged or manipulated.

example
معنی(example):

پارچه لباس قابل خروشان است.

مثال:

The fabric of the dress is mussable.

معنی(example):

این نوع سطح خروشان و کار بر روی آن آسان است.

مثال:

This type of surface is mussable and easy to manipulate.

معنی فارسی کلمه mussable

: معنی mussable به فارسی

قابل خروشان، به چیزی اشاره دارد که می‌توان آن را به آسانی مورد بررسی یا تغییر قرار داد.