معنی فارسی mussels
B1صدف خاردار، نوعی نرمتن که در آب زندگی میکند و آن را میتوان خورد.
A type of bivalve mollusk that is usually found in coastal waters and is often eaten as food.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of several groups of bivalve shellfish with elongated, asymmetrical shells
example
معنی(example):
ماهیهای صدفی نوعی از نرمتنان هستند که در اقیانوس یافت میشوند.
مثال:
Mussels are a type of shellfish that can be found in the ocean.
معنی(example):
ما دیروز شب برای شام صدف آبپز داشتیم.
مثال:
We had steamed mussels for dinner last night.
معنی فارسی کلمه mussels
:
صدف خاردار، نوعی نرمتن که در آب زندگی میکند و آن را میتوان خورد.