معنی فارسی mutedness

B2

سکوت به معنای کم‌صدا یا آرام بودن، به ویژه در زمینه صدا یا رنگ‌ها.

The quality of being muted, often referring to sound or color that is subdued or softened.

example
معنی(example):

سکوت رنگ‌ها اثر آرام‌بخشی داشت.

مثال:

The mutedness of the colors created a calming effect.

معنی(example):

صدایش نوعی سکوت داشت که جدیت را منتقل می‌کرد.

مثال:

Her voice had a certain mutedness that conveyed seriousness.

معنی فارسی کلمه mutedness

: معنی mutedness به فارسی

سکوت به معنای کم‌صدا یا آرام بودن، به ویژه در زمینه صدا یا رنگ‌ها.