معنی فارسی mutenesses
B1مجموعه حالات عدم توانایی در صحبت کردن که ممکن است به صورت متفاوتی در موجودات مختلف ظاهر شود.
Plural form of muteness, referring to multiple instances or types of inability to speak.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم توانایی در بیان در گونههای مختلف میتواند یک تکنیک بقا باشد.
مثال:
The mutenesses in various species can be a survival technique.
معنی(example):
عدم تواناییهای مختلف میتواند به دلیل شرایط ژنتیکی یا عوامل محیطی ایجاد شود.
مثال:
Different mutenesses can occur due to genetic conditions or environmental factors.
معنی فارسی کلمه mutenesses
:
مجموعه حالات عدم توانایی در صحبت کردن که ممکن است به صورت متفاوتی در موجودات مختلف ظاهر شود.