معنی فارسی muzzleloading
B1باروتگذاری، به نوعی از سلاحهای گرم اطلاق میشود که برای بارگذاری آنها، گلوله و باروت از دهانه سلاح وارد میشود.
A type of firearm that is loaded from the muzzle rather than from a magazine; often associated with historical weaponry.
- NOUN
example
معنی(example):
اسلحههای باروتی از جلو بارگذاری میشوند.
مثال:
Muzzleloading firearms require loading from the front.
معنی(example):
او از باروتگذاری به عنوان یک سرگرمی در طول زمستان لذت میبرد.
مثال:
He enjoys muzzleloading as a hobby during the winter.
معنی فارسی کلمه muzzleloading
:
باروتگذاری، به نوعی از سلاحهای گرم اطلاق میشود که برای بارگذاری آنها، گلوله و باروت از دهانه سلاح وارد میشود.