معنی فارسی nablus

B1

نام یک شهر در کرانه باختری که به تاریخ و فرهنگ غنی‌اش شناخته‌شده است.

A city located in the West Bank, known for its cultural heritage and historical significance.

example
معنی(example):

نابلس یک شهر در کرانه باختری است که به خاطر روغن زیتونش مشهور است.

مثال:

Nablus is a city in the West Bank that is famous for its olive oil.

معنی(example):

مکان‌های تاریخی در نابلس هر ساله گردشگران زیادی را جذب می‌کنند.

مثال:

The historical sites in Nablus attract many tourists every year.

معنی فارسی کلمه nablus

: معنی nablus به فارسی

نام یک شهر در کرانه باختری که به تاریخ و فرهنگ غنی‌اش شناخته‌شده است.