معنی فارسی naggier

B1

نگران‌کننده‌تر، دارای رفتار نگران‌کننده بیشتر نسبت به دیگران.

More prone to complain about minor issues than someone else.

example
معنی(example):

خواهرم در مورد تمیز کردن خانه نگران‌کننده‌تر از من است.

مثال:

My sister is naggier than I am about cleaning the house.

معنی(example):

مدیر این ماه در مورد مهلت‌ها نگران‌کننده‌تر است.

مثال:

The manager is naggier this month about deadlines.

معنی فارسی کلمه naggier

: معنی naggier به فارسی

نگران‌کننده‌تر، دارای رفتار نگران‌کننده بیشتر نسبت به دیگران.