معنی فارسی napless
B1به معنای وجود نداشتن دستمال سفره یا عدم استفاده از آن در محیطی مثل سفره خانه یا میز غذاخوری.
Describing something, particularly a table setting, that lacks a napkin.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ملحفه بدون دستمال سفره آماده وعده غذایی است.
مثال:
The napless tablecloth is ready for the meal.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند برای پیک نیک در فضای باز از تنظیمات بدون دستمال سفره استفاده کنند.
مثال:
They decided to use a napless setup for the outdoor picnic.
معنی فارسی کلمه napless
:
به معنای وجود نداشتن دستمال سفره یا عدم استفاده از آن در محیطی مثل سفره خانه یا میز غذاخوری.