معنی فارسی naplessness

B1

نبود خواب یا بی‌خوابی به وضعیتی اشاره دارد که فرد از خواب کوتاه یا کامل محروم است و ممکن است عوارض جانبی مانند خستگی و کاهش تمرکز را تجربه کند.

The state of being without sleep, often leading to fatigue and decreased mental capacity.

example
معنی(example):

نبود خواب او را در تمام روز خسته کرد.

مثال:

Her naplessness made her feel tired all day.

معنی(example):

نبود خواب والدین می‌تواند به افزایش استرس منجر شود.

مثال:

The naplessness of parents can lead to increased stress.

معنی فارسی کلمه naplessness

: معنی naplessness به فارسی

نبود خواب یا بی‌خوابی به وضعیتی اشاره دارد که فرد از خواب کوتاه یا کامل محروم است و ممکن است عوارض جانبی مانند خستگی و کاهش تمرکز را تجربه کند.