معنی فارسی nasiomental
B1ناسیومنتال، مرتبط با ناحیهای که ناسیون و چانه را به هم وصل میکند.
Pertaining to the nasion and the mental region of the face.
- OTHER
example
معنی(example):
زاویه ناسیومنتال نقش کلیدی در زیبایی شناسی دندان دارد.
مثال:
The nasiomental angle plays a key role in dental aesthetics.
معنی(example):
درک رابطه ناسیومنتال در جراحی صورت کمک میکند.
مثال:
Understanding the nasiomental relationship helps in facial surgery.
معنی فارسی کلمه nasiomental
:
ناسیومنتال، مرتبط با ناحیهای که ناسیون و چانه را به هم وصل میکند.