معنی فارسی nasions
B1ناسیونها، جمع ناسیون، که به نقاط کلیدی صورت اشاره دارد.
Plural of nasion, referring to multiple landmarks on the face.
- NOUN
example
معنی(example):
مردمشناسان ناسیونها را برای مطالعات مختلف اندازهگیری میکنند.
مثال:
Anthropologists measure nasions for various studies.
معنی(example):
فرهنگهای مختلف ممکن است در ناسیونهای خود متفاوت باشند.
مثال:
Different cultures may vary in their nasions.
معنی فارسی کلمه nasions
:
ناسیونها، جمع ناسیون، که به نقاط کلیدی صورت اشاره دارد.