معنی فارسی naturalistically

B1

به طور طبیعی‌باورانه، به شیوه‌ای که شبیه به واقعیت و طبیعت باشد.

In a manner that is true to real life or nature.

example
معنی(example):

هنرمند به طور طبیعی‌باورانه نقاشی کرد و هر جزئیاتی را به تصویر کشید.

مثال:

The artist painted naturalistically, capturing every detail.

معنی(example):

او وقایع را به طور طبیعی‌باورانه توصیف کرد و بر حقایق تمرکز کرد.

مثال:

She described events naturalistically, focusing on facts.

معنی فارسی کلمه naturalistically

: معنی naturalistically به فارسی

به طور طبیعی‌باورانه، به شیوه‌ای که شبیه به واقعیت و طبیعت باشد.