معنی فارسی navigableness

B1

قابلیت ناوبری به توانایی و قابلیت مسیر برای تسهیل عبور وسایل نقلیه گفته می‌شود.

The quality or condition of being navigable.

example
معنی(example):

قابلیت ناوبری کانال برای تجارت حیاتی است.

مثال:

The navigableness of the canal is crucial for trade.

معنی(example):

پیشرفت‌های فناوری قابلیت ناوبری بسیاری از رودخانه‌ها را بهبود بخشیده است.

مثال:

Technological advancements have improved the navigableness of many rivers.

معنی فارسی کلمه navigableness

: معنی navigableness به فارسی

قابلیت ناوبری به توانایی و قابلیت مسیر برای تسهیل عبور وسایل نقلیه گفته می‌شود.