معنی فارسی nearabout

A2

نزدیک، در حدود، به معنای نزدیک به یک مکان خاص.

Nearby, in the vicinity of a specific location.

example
معنی(example):

این فروشگاه در نزدیکی مرکز شهر قرار دارد.

مثال:

The store is nearabout the town center.

معنی(example):

ما در نزدیکی رودخانه زندگی می‌کنیم.

مثال:

We live nearabout the river.

معنی فارسی کلمه nearabout

: معنی nearabout به فارسی

نزدیک، در حدود، به معنای نزدیک به یک مکان خاص.