معنی فارسی necessarianism
C2ایدهای فلسفی که بر این باور است که همه چیز از پیش تعیین شده است و انتخاب آزاد وجود ندارد.
The philosophical belief that all events are determined by preceding events and laws.
- NOUN
example
معنی(example):
ضروریگرایی ادعا میکند که همه چیز از پیش تعیین شده است.
مثال:
Necessarianism argues that everything is determined.
معنی(example):
فیلسوفان درباره اصول ضروریگرایی بحث میکنند.
مثال:
Philosophers debate the principles of necessarianism.
معنی فارسی کلمه necessarianism
:
ایدهای فلسفی که بر این باور است که همه چیز از پیش تعیین شده است و انتخاب آزاد وجود ندارد.