معنی فارسی necessariness

B2

ضرورت و نیازی که نمی‌توان از آن صرف‌نظر کرد.

The state or quality of being necessary; essential requirement.

example
معنی(example):

نیاز به آب برای زندگی به‌طور جهانی پذیرفته شده است.

مثال:

The necessariness of water for life is universally accepted.

معنی(example):

در این زمینه، درک نیاز به ارتباط از اهمیت بالایی برخوردار است.

مثال:

In this context, understanding the necessariness of communication is crucial.

معنی فارسی کلمه necessariness

: معنی necessariness به فارسی

ضرورت و نیازی که نمی‌توان از آن صرف‌نظر کرد.