معنی فارسی necessitousness
B1نیازمندی، حالتی که در آن شخص یا چیزی به شدت به کمک یا منابع نیاز دارد.
The state of being in need or poverty; lack of basic necessities.
- NOUN
example
معنی(example):
نیازمندی او باعث شد که به دنبال کمک از دیگران باشد.
مثال:
His necessitousness drove him to seek help from others.
معنی(example):
نیازمندی وضع موجود اقدام فوری را الزامی میکرد.
مثال:
The necessitousness of the situation required immediate action.
معنی فارسی کلمه necessitousness
:
نیازمندی، حالتی که در آن شخص یا چیزی به شدت به کمک یا منابع نیاز دارد.