معنی فارسی necessitative
B2ضروری، به معنای داشتن ویژگیها یا شرایطی که برای راه اندازی یا تحقق یک چیز لازم است.
Relating to or involving necessity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جنبههای ضروری قانون توسط کارشناسان تحلیل شدند.
مثال:
The necessitative aspects of the law were analyzed by the experts.
معنی(example):
آموزش برای تمامی کارکنان جدید ضروری است.
مثال:
Training is necessitative for all new employees.
معنی فارسی کلمه necessitative
:
ضروری، به معنای داشتن ویژگیها یا شرایطی که برای راه اندازی یا تحقق یک چیز لازم است.