معنی فارسی nickel-and-diming
B1شیوهای که در آن با دریافت هزینههای کوچک و ناچیز از دیگران، تجربه یا خدمات آنها تحت تأثیر قرار میگیرد.
The practice of charging small, often unnecessary fees that negatively impact the overall experience.
- VERB
example
معنی(example):
هزینههای کوچک باعث خراب شدن تجربه مشتریان شده است.
مثال:
Nickel-and-diming is ruining the experience for the customers.
معنی(example):
شرکت با دریافت هزینههای کوچک از مشتریان مشکل دارد.
مثال:
The company has a problem with nickel-and-diming clients.
معنی فارسی کلمه nickel-and-diming
:
شیوهای که در آن با دریافت هزینههای کوچک و ناچیز از دیگران، تجربه یا خدمات آنها تحت تأثیر قرار میگیرد.