معنی فارسی nickel-and-dimes
B1عمل کنترل و دریافت پولهای کم و ناچیز به جز هزینههای اصلی.
To charge someone small, often unnecessary, fees that add up over time.
- VERB
example
معنی(example):
او با تمام هزینههای کوچک خود، ما را به زحمت انداخته بود.
مثال:
He was nickel-and-diming us with all his little fees.
معنی(example):
متوقف شو و روی هزینههای کوچک خود تمرکز نکن و به خریدهای بزرگتر فکر کن.
مثال:
Stop nickel-and-diming on your expenses and focus on larger purchases.
معنی فارسی کلمه nickel-and-dimes
:
عمل کنترل و دریافت پولهای کم و ناچیز به جز هزینههای اصلی.