معنی فارسی nidificating
B1فرایند لانهسازی کردن.
The act of building a nest.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در گودال درخت لانهسازی میکنند.
مثال:
They are nidificating in the tree hollow.
معنی(example):
مشاهده روند لانهسازی میتواند جالب باشد.
مثال:
Observing the nidificating process can be fascinating.
معنی فارسی کلمه nidificating
:
فرایند لانهسازی کردن.