معنی فارسی nighness
B1نزدیکی به معنای نزدیکی یا نزدیک بودن به چیزی است.
The quality or state of being near; proximity.
- NOUN
example
معنی(example):
نزدیکی این رویداد آن را هیجانانگیزتر کرد.
مثال:
The nighness of the event made it feel even more exciting.
معنی(example):
به خاطر نزدیکی مهلت، مجبور بودیم سریع کار کنیم.
مثال:
Due to the nighness of the deadline, we had to work fast.
معنی فارسی کلمه nighness
:
نزدیکی به معنای نزدیکی یا نزدیک بودن به چیزی است.