معنی فارسی nomadization
B1فرآیند تبدیل زندگی ثابت به یک زندگی جابهجا و مستمر.
The transition or change towards a nomadic way of living.
- NOUN
example
معنی(example):
نومادیزاسیون به فرآیند پذیرش سبک زندگی نومادی اشاره دارد.
مثال:
Nomadization refers to the process of adopting a nomadic lifestyle.
معنی(example):
نومادیزاسیون جمعیتهای شهری یک روند رو به رشد در جامعه مدرن است.
مثال:
The nomadization of urban populations is a growing trend in modern society.
معنی فارسی کلمه nomadization
:
فرآیند تبدیل زندگی ثابت به یک زندگی جابهجا و مستمر.