معنی فارسی nomadize
B1به طور خاص به کار یا زندگی کردن به صورت جابهجا و بدون مکان ثابت اشاره دارد.
To adopt a nomadic lifestyle, often involving remote work and travel.
- VERB
example
معنی(example):
برای نومادیز شدن شامل تغییر سبک زندگی به سمت تحرک و انعطافپذیری بیشتر است.
مثال:
To nomadize involves shifting your lifestyle to be more mobile and flexible.
معنی(example):
بسیاری از نومادهای دیجیتال تصمیم میگیرند در حالی که از راه دور کار میکنند، نومادیز شوند.
مثال:
Many digital nomads choose to nomadize while working remotely.
معنی فارسی کلمه nomadize
:
به طور خاص به کار یا زندگی کردن به صورت جابهجا و بدون مکان ثابت اشاره دارد.