معنی فارسی nonbeauties

B1

غیر زیبایی‌ها، چیزهایی که از زیبایی بی‌بهره‌اند.

Things that lack beauty or appealing characteristics.

example
معنی(example):

این نمایشگاه شامل انواع غیر زیبایی‌ها بود که بحث‌هایی را برانگیخت.

مثال:

The exhibition featured various nonbeauties that sparked discussions.

معنی(example):

منتقدان اغلب ارزش غیر زیبایی‌ها را در هنر معاصر بررسی می‌کنند.

مثال:

Critics often discuss the value of nonbeauties in contemporary art.

معنی فارسی کلمه nonbeauties

: معنی nonbeauties به فارسی

غیر زیبایی‌ها، چیزهایی که از زیبایی بی‌بهره‌اند.