معنی فارسی nonblockaded

B1

غیرمسدود، وضعیتی است که در آن دسترسی به یک منطقه بدون مانع و آسان است.

Not subjected to a blockade; accessible.

example
معنی(example):

این شهر در طول درگیری غیرمسدود باقی ماند.

مثال:

The city remained nonblockaded during the conflict.

معنی(example):

مسیر غیرمسدود سفر را آسان کرد.

مثال:

The nonblockaded route allowed for easy travel.

معنی فارسی کلمه nonblockaded

: معنی nonblockaded به فارسی

غیرمسدود، وضعیتی است که در آن دسترسی به یک منطقه بدون مانع و آسان است.