معنی فارسی noncontemporaneously

B1

به صورت غیرهم‌زمان، به این معنا که در زمان‌های مختلف اتفاق می‌افتد.

In a manner that does not occur at the same time.

example
معنی(example):

نویسندگان به صورت غیرهم‌زمان نوشتند و این باعث شد که سبک‌های مختلفی در آثارشان پدید آید.

مثال:

The authors wrote noncontemporaneously, leading to different styles in their works.

معنی(example):

آنها به صورت غیرهم‌زمان فعال بودند، هر کدام در زمینه تاریخی خاص خود.

مثال:

They were noncontemporaneously active, each in their own historical context.

معنی فارسی کلمه noncontemporaneously

: معنی noncontemporaneously به فارسی

به صورت غیرهم‌زمان، به این معنا که در زمان‌های مختلف اتفاق می‌افتد.