معنی فارسی noncontemporaneousness
B1عدم همزمانی به معنای وجود فاصله زمانی بین دو رویداد است که میتواند برای درک تاریخها مشکلآفرین باشد.
The quality of not being contemporary; a lack of simultaneous occurrence.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم همزمانی دو رویداد برای تاریخنگاران گیجکننده بود.
مثال:
The noncontemporaneousness of the two events was confusing for historians.
معنی(example):
عدم همزمانی میتواند اغلب به سوتفاهمات در مورد زمانبندیهای تاریخی منجر شود.
مثال:
Noncontemporaneousness can often lead to misinterpretations of historical timelines.
معنی فارسی کلمه noncontemporaneousness
:
عدم همزمانی به معنای وجود فاصله زمانی بین دو رویداد است که میتواند برای درک تاریخها مشکلآفرین باشد.