معنی فارسی noncontinuous
B1غیرپیوسته به حالتی اطلاق میشود که در آن فرآیند یا فعالیت به طور مداوم رخ نمیدهد.
Not continuous; occurring in breaks or interruptions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فرآیند غیرپیوسته پیشبینی نتیجه را دشوارتر میکند.
مثال:
The noncontinuous process makes it harder to predict the outcome.
معنی(example):
یادگیری غیرپیوسته گاهی میتواند به ایجاد شکافهایی در دانش منجر شود.
مثال:
Noncontinuous learning can sometimes lead to gaps in knowledge.
معنی فارسی کلمه noncontinuous
:
غیرپیوسته به حالتی اطلاق میشود که در آن فرآیند یا فعالیت به طور مداوم رخ نمیدهد.