معنی فارسی nonconversancy
B1عدم گفتگو به معنای نبود ارتباط کلامی و مشارکت در گفتگو.
The quality or state of not engaging in conversation.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم گفتگو بین دو طرف، تلاشهای مذاکره را مختل کرد.
مثال:
The nonconversancy between the two parties hindered negotiation efforts.
معنی(example):
چنین عدم گفتگوهایی میتواند به تنش در روابط منجر شود.
مثال:
Such nonconversancy can lead to conflict in relationships.
معنی فارسی کلمه nonconversancy
:
عدم گفتگو به معنای نبود ارتباط کلامی و مشارکت در گفتگو.