معنی فارسی noncuspidated
B1غیرکوسپیده به معنای نداشتن شکل دندانهدار یا نوکدار است، معمولاً در گیاهان به کار میرود.
Not having cusps or pointed projections.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ساختار غیرکوسپیده برگ به فتوسنتز کمک میکند.
مثال:
The noncuspidated structure of the leaf helps with photosynthesis.
معنی(example):
این نوع گل غیرکوسپیده در مناطق گرمسیری یافت میشود.
مثال:
This type of noncuspidated flower is found in tropical regions.
معنی فارسی کلمه noncuspidated
:
غیرکوسپیده به معنای نداشتن شکل دندانهدار یا نوکدار است، معمولاً در گیاهان به کار میرود.