معنی فارسی noncustomary

B1

غیرمتعارف به معنای عدم رعایت سنت‌ها یا عادات معمول است.

Not in accordance with established customs or practices.

example
معنی(example):

پوشیدن شلوار جین به یک رویداد رسمی غیرمتعارف محسوب می‌شود.

مثال:

Wearing jeans to a formal event is considered noncustomary.

معنی(example):

رفتار غیرمتعارف او همه را در مهمانی شگفت‌زده کرد.

مثال:

His noncustomary behavior surprised everyone at the party.

معنی فارسی کلمه noncustomary

: معنی noncustomary به فارسی

غیرمتعارف به معنای عدم رعایت سنت‌ها یا عادات معمول است.