معنی فارسی nondiffusible
B1چیزی که نمیتواند پخش یا پراکنده شود، به ویژه در زمینه گازها یا مایعات.
Incapable of diffusing; typically referring to substances that do not spread out.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بسیاری از گازها در دماهای پایین غیرپخشپذیر هستند.
مثال:
Many gases are nondiffusible at low temperatures.
معنی(example):
مواد شیمیایی موجود در محلول غیرپخشپذیر است و در یک محل باقی میماند.
مثال:
The chemical in the solution is nondiffusible, remaining localized.
معنی فارسی کلمه nondiffusible
:
چیزی که نمیتواند پخش یا پراکنده شود، به ویژه در زمینه گازها یا مایعات.