معنی فارسی nonfrigidness
B1کیفیت عدم احساس سرما یا سردی، غالباً در اشاره به وضعیت راحت و دلپذیر.
The quality of being not cold; warmth or comfort in an environment.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم سرما در شب، آن را برای یک پیک نیک ایدهآل کرده بود.
مثال:
The nonfrigidness of the evening made it perfect for a picnic.
معنی(example):
عدم سرما فضایی خوشامدگو ایجاد کرد.
مثال:
The nonfrigidness created a welcoming atmosphere.
معنی فارسی کلمه nonfrigidness
:
کیفیت عدم احساس سرما یا سردی، غالباً در اشاره به وضعیت راحت و دلپذیر.