معنی فارسی nonglazed
B1غیرلعابدار، به سطوحی اطلاق میشود که دارای لعاب یا پوشش صاف نیستند.
Not coated with glaze, typically used in reference to ceramics or tiles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمند سفال غیرلعابدار را به خاطر تم طبیعیاش ترجیح داد.
مثال:
The artist preferred nonglazed pottery for its natural finish.
معنی(example):
معمولاً از کاشیهای غیرلعابدار در پاسیوهای بیرونی به خاطر بهتر بودن چسبندگی استفاده میشود.
مثال:
Nonglazed tiles are often used in outdoor patios for better traction.
معنی فارسی کلمه nonglazed
:
غیرلعابدار، به سطوحی اطلاق میشود که دارای لعاب یا پوشش صاف نیستند.