معنی فارسی nonglobular
B1غیرکروی، به اجزایی اطلاق میشود که شکل کروی ندارند و معمولاً ساختار پیچیدهتری دارند.
Not globular; refers to shapes or structures that are not spherical in form.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سلولها تحت میکروسکوپ غیرکروی به نظر میرسیدند و ساختار منحصر به فردی را نشان میدادند.
مثال:
The cells appeared nonglobular under the microscope, indicating a unique structure.
معنی(example):
در زیستشناسی، پروتئینهای غیرکروی میتوانند نقشهای کارکردی مختلفی در موجود زنده داشته باشند.
مثال:
In biology, nonglobular proteins can have different functional roles in the organism.
معنی فارسی کلمه nonglobular
:
غیرکروی، به اجزایی اطلاق میشود که شکل کروی ندارند و معمولاً ساختار پیچیدهتری دارند.