معنی فارسی nonhabituating
B1غیرعادتزا، به معنای اینکه فرد یا وسیلهای پس از مدتی به آن عادت نمیکند و عملکرد خود را حفظ میکند.
Not causing habituation; remaining effective without diminishing returns over time.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این درمان غیرعادتزا بود، به این معنی که در طول زمان اثربخشیاش را از دست نمیدهد.
مثال:
The therapy was nonhabituating, meaning it didn't lose its effectiveness over time.
معنی(example):
برخی از مردم از تکنیکهای غیرعادتزا در فرآیند یادگیری خود بهره میبرند.
مثال:
Some people benefit from nonhabituating techniques in their learning process.
معنی فارسی کلمه nonhabituating
:
غیرعادتزا، به معنای اینکه فرد یا وسیلهای پس از مدتی به آن عادت نمیکند و عملکرد خود را حفظ میکند.